==

نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 17:47 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • Bb

    نوشته شده در جمعه هفدهم آذر ۱۴۰۲ ساعت 18:49 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • vless://97efeb23-1bd0-4698-96a7-5898f98be80f@79.137.205.249:8443?type=grpc&serviceName=&security=reality&fp=chrome&pbk=pXoIDZbLOEXmz3V_fC82TQR5L9mj8QFi4bhMi9FIbE4&sni=tgju.org&sid=a097988c&spx=%2F#Reza.windous

    نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۲ ساعت 10:36 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • هی روزگار بد نوشت برامون ...

    نوشته شده در شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 3:11 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  •  

    من اینجا

    باز هم تنهاتر از همیشه

    باز خاطراتت

    به سمت تنهایی‌ام

    هجوم می‌آورند

    و باز خاطره های تنهایی‌ام

    دیگر خاطره‌ها

    به تکرار روزهایم عادت کرده‌اند

    دیگر تمامی لحظات زندگیم را می‌شناسند

    باز تنها شده‌ام

    خاطراتت تمام می‌شوند

    سکوت تلخی روزهای خسته‌ام را فرا می‌گیرند

    باز تنها می‌شوم

    اما نه شاید تنهاتر از همیشه

    نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۸ ساعت 23:22 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • چه زود میگذره عمر و تو نمیدونی باز چته و چی میخوای

    نوشته شده در دوشنبه دهم تیر ۱۳۹۸ ساعت 2:23 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • Image result for ‫شعر بچه طلاقم‬‎
    نوشته شده در سه شنبه نهم خرداد ۱۳۹۶ ساعت 0:47 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  •   

     

    هیچ انتظاری از کسی ندارم!

     

    و این نشان دهنده ی قدرت من نیست...!

     

    مسئله، خستگی از اعتماد های شکسته است...

     

    بگذار سپیده سر زند.

     

    چه باک که من بمیرم وشبنم فرو خشکد.

     

    و شبگیر خاموش شود و شباهنگ گنگ گردد.

     

    و مهتاب رنگ بازد و ستاره ی سحری باز گردد.

     

    وراه کهکشان بسته شود ....

     

    بگذار سپیده سر زند و پروانه به سوی آفتاب پر کشد.

     

    شریعتی

    نوشته شده در سه شنبه نهم خرداد ۱۳۹۶ ساعت 0:31 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • http://scontent.cdninstagram.com/t51.2885-15/s480x480/e15/11243661_761087134012061_1025949271_n.jpg?ig_cache_key=OTg2MTAzMTUwMDkyODE1Njcy.2

     

    در خيالات خودم در زير باراني که نيست


    مي رسم با تو به خانه، از خياباني که نيست


    مي نشيني روبرويم، خستگي در مي کني


    چاي مي ريزم برايت، توي فنجاني که نيست


    باز مي خندي و مي پرسي که حالت بهتر است


    باز مي خندم که خيلي، گرچه مي داني که نيست


    شعر مي خوانم برايت، واژه ها گل مي کنند


    ياس و مريم مي گذارم ، توي گلداني که نيست


    چشم مي دوزم به چشمت، مي شود آيا کمي


    دستهايم را بگيري ، بين دستاني که نيست


    وقت رفتن مي شود، با بغض مي گويم نرو


    پشت پايت اشک مي ريزم، در ايواني که نيست


    مي روي و خانه لبريز از نبودت مي شود


    باز تنها مي شوم، با ياد مهماني که نيست

    نوشته شده در سه شنبه نهم خرداد ۱۳۹۶ ساعت 0:20 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • http://blueeyes.ir/wp-content/uploads/2014/09/delam-khon-shod-Blue-Eyes.jpg

    این ترانه بوی نان نمی دهد

    بوی حرف دیگران نمی دهد

    سفره ی دلم دوباره باز شد

    سفره ای که بوی نان نمی دهد

    نامه ای که ساده وصمیمی است

    بوی شعر و داستان نمی دهد:

    ... با سلام و آرزوی طول عمر

    که زمانه این زمان نمی دهد

    نوشته شده در سه شنبه نهم خرداد ۱۳۹۶ ساعت 0:13 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • http://namakstan.net/wp-content/uploads/2014/08/heartbreak-and-disappointment-love-sms-namakstan.ir_.jpg

     

    برای شادی روحم… کمی غــزل، لطفاً


    دلم پر از غم و درد است… راهِ حل لطفاً


    همیشه کام مـــــرا تلخ می کند دنیـا…


    به قدرِ تلخیِ دنیــــای تان… عسل لطفاً


    مرا به حالِ خودم ول کنیـــــد آدم هـا…


    فقـــــط برای دمی… گریـــــه لااقـل ،لطفاً


    کسی میان شما عشق را نمــــی فهمد…


    ادا…دروغ… بس است این همــه دغل لطفاً


    کجاست کوه کنـــــی تا نشان دهد اصلاً…


    به حرف نیست که عاشق شدن… عمل لطفاً


    به زور آمـــــده بودم… به اختیـار مــــرا…


    ببر به آخرِ دنیـــــا… از ایـن محــــل لطفاً


    نمانده راهِ زیادی… کنــــار قبرستـــــان


    پیاده میشوم اینجا همیـن بغل لطفا

     

    نوشته شده در دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ ساعت 23:51 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • روزها میگذرد ...

      دلم گرفته خستم

    نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۵ ساعت 23:26 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  •  

    برای تصرف یک قلب

    نیـــاز

    به لشکر کشی نیست...!

    فقط کافیست

    مهربان بود و مهربانی کرد

    نوشته شده در جمعه پنجم آذر ۱۳۹۵ ساعت 19:17 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • کجایی ای رفیق نیمه راهم
    که من در چاه شبهای سیاهم
    نمی بخشد کسی جز غم پناهم
    نه تنها از تو نالم کز خدا هم

    نوشته شده در جمعه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۴ ساعت 13:45 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • بــــــه یــــاد داشـــتـه بـــــاش :



    آیـــــنـده کــــتـابـی اســت کـــه امــــروز مــــی نـــــویــسی



    پـــــس چــــیـــزی بــــنـویـــس کـــه فـــــردا از خــــوانــدن آن لـــــذت بــــبـری . . .

    نوشته شده در جمعه بیست و پنجم دی ۱۳۹۴ ساعت 22:32 توسط : رضا | دسته :
  •    []


  •  
    در این عمری که میداﻧﻲفقط چندی تو مهماﻧﻲ !!به جان و دلتو عاشق باش...رفیقان رامراقـــــــب باش...مراقب باش ﺗﻮ به آﻧﻲ،دل موری نرنجاﻧﻲ...

    نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۴ ساعت 0:6 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • ﺑﻌﻀﻰ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎ..
    ﻧﻪ ﻋﺎﺩﺗﺴﺖ… ﻧﻪ ﻋﺸﻘﺴﺖ… ﻧﻪ ﺩﻭﺳت
    ﺩﺍﺷﺘﻦ…
    ﭼﻴﺰﻯ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﺎﺳت…
    و خوب میدانی که…
    ﻧﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻰ…… ﻧﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮ…
    …ولی…
    ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻰ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﻴﺪ… ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ
    ﻭ ﺍین…
    " ﺩﺭﺩ " ﻧﺎﻙ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻯ ﺩﻧﻴﺂﺳﺖ

    نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۴ ساعت 0:1 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • بچه که بودیم ...

    شب ها فکر میکردیم فرذا چی بازی کنیم ؟؟؟

    الان فکر میکنیم

    فردا زندگی قراره چه بازی باهامون بکنه !!!

    نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۴ ساعت 23:48 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • ...

    نوشته شده در شنبه پنجم دی ۱۳۹۴ ساعت 20:19 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • خستم

    نوشته شده در شنبه پنجم دی ۱۳۹۴ ساعت 20:13 توسط : رضا | دسته :
  •    []


  •   خدايا وقتي دلت ميگيره چيكار ميكني؟

    ميري يه گوشه ميشين و گريه ميكني؟

    هي با نگات بازي ميكني كه يادش بره ميخواسته گريه كنه؟

    يه ليوان آب ميخوري كه بغضتو بفرستي پايين؟

    يادت مياد كه خدايي و هميشه بايد تنها باشي؟

    خدايا نميدوني من اين روزا چقد خدا بودم... 

    براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد


    نوشته شده در چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ ساعت 19:29 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • من شاعر عشقم من شاعر دردم

    تنها و دل خسته با مرگ می جنگم

    هی با خودم میگم بی عشق میمیرم

    تنهاترین تنها بسیار دلتنگم

    =========================>>❤

    برو با يكي كه احساستو منطقي بخواد...

    نَه مني كه از يه دنيا غمو دلتنگي پُرم.....

    برو با يكي كه لااقل يه كم بفهـمَتت........

    منه غيرتي به درد خودمم نميخورم........

    ==============>>❤

    تا حالا تنها یه جا نشستی بی سر صدا توی خودت شکستی

    حس خجالت بشینه رو چهرت از اینکه حس کنی اضافی هستی

    تا حالا شده چیزی ببینی دلت بخواد کور بشی و نبینی

    واسه پنهون کردن گریه هات زیر بارون بدون چتر بشینی

    =============================>>❤

    واسم سخته که میبینم،بایه غریبه هم تختی

    با اینکه آرزوم این بود،ببینم که تو خوشبختی

    ولی باوربکن سخته،به جام پیش تومیخوابه

    نمیدونم که مثل من،واست این همه بیتابه؟

    منی که روزوشبهامو،همش درگیراین دردم

    نمیشه بیخیال باشم،واسم سخته که چون مردم

    نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 17:26 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • http://photos.afghanmania.com/img/1/6/9/ashegh-tanha_2296_l.jpg

       لـــیـــــــــلی ....
    به قـــصـــه ی خـــود بـــازگــــــرد....!!!
    اینـــجـــا مـــجنــــــون بـــا هـــمـــه ی لــــــیلـــی هـــــــــا"محـــــــــــــــرم"اســـت....
    بــــــه جـــز لـــیلـــی خـــــــــودش...


    نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 17:22 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 17:20 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • خدایم و روزهایم

    این روزها روزهای خوبی نیست

    سخت میگذرد و ناتمام میماند

    ثانیه ها انقدر مشغول شده اند

    که گذر کردن را از خاطر برده اند

    و این روزها تنها ثانیه هستند که از من و ما نمیگذرند

    آری این روزها اصلا روزهای خوبی نیست

    عزیزانم در بند

    نزدیکانم در غم

    و تنها دست ها هستند رو به آسمان

    و دیگر هیچ

    چشم ها بر در مانده

    پاها از راه رانده

    و دلها در غم مانده

    اما باز هم دست هایمان کوتاه نمی ایند

    این روزها حکایت

    حکایت روزهایم است و خدایم

    به خدا بگویید

    دست هایم را بگیرد

    فقط او میتواند

    فقط او مانده

    و دیگر هیج........

    نوشته شده در یکشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۲ ساعت 10:26 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • من..

    همانند سنگی هستم که تو با سردی تمام از کنارم گذشتی و ندانستی که من هم دلی دارم..

    آری..تو مرا با نام سنگ خوادی.!

    اما ندانستی رفتنت همانند گل سنگی است که مرا از درون متلاشی میکند..

    رفتن و ماندنت برای من چه سود؟؟

    وقتی خودت اینجایی و دلت با دیگریست..

    قضاوت باتو..

    کداممان لایق نام سنگ دل هستیم؟؟

    من یا تو؟؟؟

    لااقل من با تمام وجود درکنارت بودم اما تو فقط جسمت پیش من بود..

    قضاوت باخودت.!

    لفظ سنگ دل لایق من است یا تو؟؟؟؟؟

    نوشته شده در یکشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۲ ساعت 10:21 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • یک نفرهزاران نفر را باهم دوست دارد!

    اما من...

    ناشیانه

    به یک نفر دل میبندم

    روزی هزاران بار

    نوشته شده در شنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 9:37 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • سلامتی پسری که به عشقش گفت:..

    روزی که جلوی دختری به غیر از تو زانو بزنم...

    روزیه که بخوام بند کفش دخترمون رو ببندسلامتی پسری که به عشقش گفت:..

    روزی که جلوی دختری به غیر از تو زانو بزنم...

    روزیه که بخوام بند کفش دخترمون رو ببندم.........

    م.........

    نوشته شده در جمعه دوازدهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 12:31 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • گاه یک حرف

     

    یک زمستان آدم را گرم نگه میدارد و

     

    گاه یک حرف یک عمر آدم را سرد میکند . . .

    نوشته شده در جمعه دوازدهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 12:30 توسط : رضا | دسته :
  •    []

  • سلام بچه ها من یه

    گیتار c70 دارم میخوام بفروشم کسی میخواد

    نوشته شده در سه شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 20:16 توسط : رضا | دسته :
  •    []